کد مطلب:298602 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:161

و از نظر عبادت..


بحثی است در جای خود كه آیا عبادت چیست و عابدترین مردم چه كسی است. البته از نظر عرف، عبادت انجام یك سلسله اعمال و ریاضتهای بدنی است كه انسان طبق دستور شرع مقدس و روی وظیفه ی دینی آنها را انجام دهد و هر اندازه بیشتر و بهتر انجام دهد عبادت بیشتری انجام داده و در سخنان امیرالمومنین (ع) نیز این جمله آمده كه فرماید: «و لا عباده كأداء الفرائض» [1] (عبادتی بهتر از انجام فرایض دینی نیست) و از نظر واقعی و حقیقت، عبادت یك معنای جامعتر و وسیعتری دارد كه آن اعمال و كارها نیز برای تقویت و نگهداری آن نیرو و قدرت به كار می رود و آن غایت تسلیم و خضوع در پیشگاه خالق متعال كه ثمره اش تحصیل نیروی خویشتن داری و ترك گناه و نافرمانیها، و عفت و پاكدامنی است و بلكه بهترین عبادات همان است چنانكه در سخنان بزرگان دین آمده كه فرموده اند:

«ان اشد العباده الورع» [2] .

(همانا سخت ترین عبادتها پارسایی و ورع از گناه است.)


و یا امیرالمومنین (ع) در حدیثی فرمود:

«افضل العباده العفاف» [3] .

(بهترین عبادتها عفت و پاكدامنی است.)

و در جای دیگر فرمود:

«غض الطرف عن محارم الله افضل عباده» [4] .

(چشم پوشی از گناهان و محرمات الهی بهترین عبادت است.)

فاطمه ی اطهر (س) از هر دو جهت عابدترین و پارساترین زنان عالم بود، و با تمام مشاغل و گرفتاریهایی كه در داخل و خارج خانه داشت صرفنظر از فرایض، نوافل و مستحبات را نیز انجام می داد كه گوشه هایی از آن تاریخ و روایات ثبت شده اشت:

شیخ صدوق (ره) در كتاب علل الشرائع از امام حسن (ع) روایت كرده كه فرمود: «رایت امی فاطمه (ع) قامت فی محرابها لیله جمعتها فلم تزل راكعه ساجده حتی اتضح عمود الصبح و سمعتها تدعو للمومنین و المومنات و تسمیهم و تكثر الدعا لهم و لا تدعو لنفسها بشی ء فقلت لها: یا اماه لم لا تدعین لنفسك كما تدعین لغیرك؟ فقالت: یا بنی الجار ثم الدار [5] ».

(مادرم فاطمه را دیدم كه در شب جمعه در محراب عبادت ایستاد و تا هنگامی كه سپیده طالع شد پیوسته در حال ركوع و سجده بود و شنیدم پیوسته برای مردان و زنان با ایمان دعا می كرد و آنها را در دعا نام می برد و بسیار برای آنها دعا می كرد و برای خودش دعا نمی كرد، من گفتم: مادر جان چرا همان طور كه برای دیگران دعا می كنی برای خودت دعا نمی كنی؟ فرمود:

پسرم! اول همسایه، سپس خانه؟)

و در روایات اهل سنت است كه حسن بصری- یكی از بزرگان ایشان- درباره ی عبادت فاطمه گوید:


«ما كان فی هذه الامه اعبد من فاطمه كانت تقوم حتی تورم قدماها» [6] .

(در میان این امت عبادت كسی از فاطمه بیشتر نبود زیرا آن قدر روی پاهای خود در مقام عبادت ایستاد كه قدمهایش ورم كرد.)

و همان حدیث معروفی كه در شأن نزول آیات سوره ی مباركه (هل اتی) از طریق شیعه و سنی نقل شده ظاهرا ما را از نقل روایات دیگر در این باره بی نیاز می كند و ما در زیر آن از روی تفسیر كشاف زمخشری- یكی از بزرگترین مفسرین اهل سنت و قدمای ایشان- برای شما نقل می كنیم:

وی در تفسیر آیات مزبوره در ذیل آیه ی «و جزاهم بما صبروا...» از ابن عباس چنین روایت كرده كه گفت:

حسن و حسین (ع) بیمار شدند و رسول خدا (ص) به همراه جمعی از اصحاب به عیادت آن دو آمده و به علی (ع) گفتند: خوب است برای شفای فرزندانت نذر كنی و علی (ع) و فاطمه و فضه ی خادمه- كنیز ایشان- نذر كردند كه اگر آن دو از آن بیماری شفا یافتند سه روز روزه بگیرند، و به دنبال آن حسن و حسین (ع) شفا یافتند، ولی در خانه ی ایشان چیزی یافت نمی شد.

علی (ع) از شمعون خیبری یهودی سه صاع [7] جو قرض كرد و فاطمه آن را دستاس نمود و از آن آرد پنج قرص نان برای خود و علی و بچه ها و فضه پخت و هنگام افطار آن را پیش روی خود گذاردند تا افطار كنند، در این وقت سائلی بر در خانه آمد و گفت: «السلام علیكم اهل بیت محمد، مسكین من مساكین المسلمین اطعمونی اطعمكم الله من موائد الجنه».

(درود بر شما ای خاندان محمد من مسكینی از مسكینان مسلمین هستم غذایی به من بدهید خدای تعالی از غذاهای بهشتی به شما بخوراند.)

آن پنج تن، شخص مسكین را بر خود مقدم داشته و نان خود را به او دادند و آن شب را با آب افطار كرده و روز بعد نیز روزه گرفتند، و چون هنگام افطار شد و مانند


روز گذشته غذا را حاضر كردند كه افطار كنند یتیمی بر در خانه آمد و آنها آن یتیم را بر خود مقدم داشته و غذای خود را به او دادند، و همچنان در روز سوم اسیری آمد و آن پنج تن مانند دو روز قبل غذای خود را به اسیر دادند، و چون روز بعد شد علی (ع) دست حسن و حسین را گرفته به نزد رسول خدا (ص) آورد، همین كه چشم رسول خدا (ص) به آن دو افتاد و مشاهده كرد كه از شدت گرسنگی مانند جوجه ای می لرزد فرمود:

چقدر این منظره و این حالتی را كه در شما دیدم بر من ناگوار است! و برخاسته همراه ایشان به خانه ی علی آمد و فاطمه (ع) را دید كه در محراب ایستاده و از گرسنگی پوست شكمش به پشت او چسبیده و دیدگانش به كاسه ی سر فرورفته، مشاهده ی آن وضع پیغمبر را ناراحت كرد و در این وقت جبرئیل نازل شد و سوره ی هل اتی را بر پیغمبر فرود آورد و بدو گفت:

«خذها یا محمد هناك الله فی اهل بیتك» [8] .

و بدین وسیله او را به داشتن چنین خاندان بزرگی تبریك گفت.

آری فاطمه ی اطهر نه تنها با دادن سهم نان و غذای خود به مسكین و یتیم و اسیر سه روز را به گرسنگی به سر می برد و روزه ی خود را با آب افطار می كند بلكه پس از انجام یك چنین ایثار بزرگی در حال شدت گرسنگی و ضعف و ناتوانی برای انجام عبادت حق تعالی در محراب عبادت می ایستد و روی نیاز به درگاه پروردگار بی نیاز می برد و در هیچ حالی معبود حقیقی خود را فراموش نكرده و مراتب بندگی خود را به پیشگاه او اظهار می دارد، و چنان نیست كه تنها در روز خوشی و وسعت زندگی به یاد خدا و انجام عبادت باشد، اگر چه در تمام دوران پر رنج و ملال زندگی زهرا چنین روزی برای او پیش نیامد.

و براستی چنین بانوی بزرگواری شایستگی آن را دارد كه چون به عبادت حق


می ایستند به خاطر دلدادگی و توجه كاملی كه در عبادت دارد شعاع نور او فرشتگان آسمان را خیره كند و خدای تعالی خلوص او را در عبادت به رخ فرشتگان فرمانبردار خود كشد، چنانكه در حدیث نبوی آمده كه رسول خدا (ص) درباره ی او فرمود:

«متی قامت فی محرابها بین یدی ربها جل جلاله زهر نورها لملائكه السماء كما یزهر نور الكواكب لاهل الارض، و یقول الله عزوجل لملائكته: یا ملائكتی انظروا الی امتی فاطمه سیده امائی قائمه بین یدی، ترتعد فرائصها من خیفتی، و قد اقبلت بقلبها علی عبادتی...» [9] .

(هر گاه در محراب عبادت به پیشگاه پروردگار خود می ایستند نور او برای فرشتگان آسمان تابش می كند همانند ستارگان كه برای اهل زمین می درخشند، و خدای عزوجل در آن وقت به فرشتگان خود می فرماید:

كنیزكم فاطمه بانوی همه ی زنان جهان را بنگرید چگونه در پیشگاه من به عبادت ایستاده و بند بند بدنش از خوف من می لرزد! و چگونه از دل و جان به عبادت و پرستش من رو آورده (و غرق در عبادت من گشته)...)

و یا در آن حدیث دیگر رسول خدا (ص) به سلمان می فرماید:

«یا سلمان ان ابنتی فاطمه ملاء الله قلبها و جوارحها ایمانا الی مشاشها تفرغت لطاعه الله...» [10] .

(ای سلمان خدای تعالی چنان دل و جان و تمام اعضا و جوارح دخترم فاطمه را به ایمان پر كرده كه یكسره برای عبادت و فرمانبرداری حق تعالی خود را از همه چیز فارغ ساخته...)

هنگام عبادت چنان غرق در عظمت حق می گشت و از خود بی خود می شد كه از فكر عزیزان و فرزندان خود نیز با كمال علاقه ای كه به آنها داشت بیرون می رفت، و مطابق روایتی كه پیش از این گذشت خدای تعالی فرشتگان را می فرستاد تا گهواره ی كودك او را حركت دهند. [11] .


و از نظر ورع و پارسایی و اجتناب از محرمات الهی نیز بدان مرتبه می رسد كه «سیده» زنان عالم می شود، و به اعتراف همگان هیچ زنی در این باره به پایه و مقام او نمی رسد، تا بدانجا كه عایشه- با همه ی خودداری كردنها و احترازی كه به جهاتی از نقل فضائل زهرا داشت- درباره اش می گوید: او راست گوترین زنان بود و هیچ گاه دروغی از او شنیده نشد. [12] .

پیش از این در معنای نام «فاطمه» و «بتول» گفته شد كه بدان جهت آن حضرت را فاطمه و بتول نامیدند كه از هر شر و بدی پاك و دور و جدا و منقطع بود.

و از نظر پارسایی و پاكی از گناه و آلودگی تا به سر حد عصمت پیش رفت و چنانكه عقیده ی ماست یكی از معصومین گردید.


[1] نهج البلاغه، فيض ص 1129.

[2] اصول كافي، (چاپ اسلاميه)، ص 126.

[3] اصول كافي، ص 129.

[4] مستدرك الوسائل، ج 2، ص 302.

[5] علل الشرايع، (چاپ قم)، ج 1، ص 173.

[6] مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 341.

[7] هر صاع سه كيلو است.

[8] تفسير كشاف، ج 3، ص 297.

[9] بحارالانوار، ج 43، ص 172.

[10] مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 337.

[11] به ص 86 مراجعه شود.

[12] متن حديث در ص 91 گذشت.